سفارش تبلیغ
صبا ویژن

«کوفه فقیر نداشت»

بنام خدا

امروز سالروز تولد دختر گرامی پیامبر بزرگ الهی - آخرین پیامبر برای هدایت بشر- می باشد. آری امروز سالروز تولد فاطمه دختر محمد است ، فاطمه همسر علی است ، فاطمه مادر حسن و حسین سید جوانان اهل بهشت است ، فاطمه مادر پیام آور بزرگ کربلا زینب است.

 

با اینکه روز تولد است و باید از شادی تولد فاطمه (ع) گفت ؛ ضمن تبریک این عید بزرگ بر رهروان آن حضرت تصمیم دارم بعنوان یادداشت دومم قسمتی از ترجمه از نامه 45 نهج البلاغه را با توضیحاتی اندک بیاورم. توضیح مطالب داخل پرانتز از اینجانب است نه آنکه در اصل نامه باشد.

 

نامه 45 نهج البلاغه

«یکی از نامه های او (علیه السلام) به عثمان بن حنیف انصاری که فرماندار ایشان بر استان بصره بود -این نامه بخاطر آن نوشته شد که به حضرت خبر رسیده بود که عثمان به میهمانی فردی از اهالی بصره دعوت شده و به آن میهمانی رفته است - : اما بعد از حمد و ثتای خداوند ، ای پسر حنیف به من خبر رسیده است که جوانی از جوانان بصره تو را به میهمانی دعوت کرده و تو به سوی آن شتافته ای انواع مختلف غذا و نوشیدنی برایت آورده اند. گمان نداشتم دعوت قومی را بپذیری که فقیران را از در می رانند و ثروتمندان را خوش آمد می گویند ، به آنچه از این سفره
می خوری دقت کن ؛ آنچه به چگونگی آن علم نداری فرو گذار (نمی دانی آن غذا ، کالا ، پول ، شغل و ... از کجا و به چه واسطه آمده و منبع تامینش کجاست) و آنچه به پاک بودنش یقین داری بخور. (نه هر چیزی را)

بدان که هر پیروی را را پیشوایی است که از او (در زندگی) پیروی می کند و بخاطر روشنایی علم او راه را تشخیص می دهد. بدان که امام شما (علی دز زمان خلافت نه در زمانی که خانه نشین بود) از اموال دنیا به دو پیراهن و از غذا هایش به دو قرص نان بسنده نموده است. بدانید که شما نمی توانید چون من باشید ولی مرا  با ورع (خویشتن داری) و اجتهاد (تلاش و کوشش) و عفت (پاکدامنی) و سداد (درستکاری) یاری کنید. (برای تلخیص مطلب و خوف آنکه به مسائلی چون فدک بپردازم این قسمت را نمی آورم اگرچه در آن مطالب مهمی نهفته است که نماینگر خدا ترسی پیشوای مسلمان در آن عهد است.)

ولی چه دور است هوا و هوس بر من غلبه کند و حرص و طمع مرا به اختیار کردن غذاها فراخواند ، در حالی که در حجاز یا یمامه کسی (یا کسانی) باشند که امیدی به یافتن قرص نانی برای خوردن نداشته باشند و کسانی باشند که سیر خوابیدن را به یاد نداشته باشند. آیا می شود که شب سیر بخوابم و پیرامونم شکم های گرسنه و جگرهای تشنه باشند ، یا آن گونه باشم که شاعر می گوید:

و حسبک داء ان تبیت ببطنه       و حولک اکباد تحن الی القد

برای درد داشتنت همین بس که با شکم سیر بخوابی و پیرامونت جگرهای باشند که امید دسترسی به پوست خشک شده بزی را هم ندارند.(عبارت برای درد داشتنت استفهام منفی است یعنی برای بی دردیت)

(((((((((((((داغ - داغ - داغ داغ علی این جملات در زمان خلافت می گوید)))))))))))) : ا اقنع نفسی بان یقال هذا امیر المومنین و لم اشارکهم فی مکاره الدهر؟ آیا خودم را قانع کنم به این که بگویند این است امیر مومنان و با آنان در سختی های روزگار شریک نباشم.»

 

برداشت های از نامه :

برداشت اول - چرا آن حضرت این چنین با عتاب با عثمان انصاری که یکی از یاران با وفای او بود سخن گفته است. آن حضرت اشاره می کند به این که در آن سفره فقرا راهی ندارند در حالی که ثروتمندان جایگاه خاص دارند. نکته : چه ایرادی دارد فقرا نباشند و ثروتمندان باشند!!!!!! مگر چه می شود حاکم و فرمانروا در این میهمانی باشد!!!!!!!!!!!!!!!! اگر فرمانروا پرهیزگار باشد که مشکلی بوجود نمی آید!!!!!!!!!!!! کمی فکر کردم به زمانی که در آن هستم به چیزهای شنیدم به روزگار خودم علت را حدس زدم. اما حدسم : سفره ها ................ سفره ها ............. میهمانی ها ...... خدای ناکرده موافقت اصولی ها ...................... خرید کارخانه ها ....................... فروش آنها ...................... در جامعه اسلامی چنین چیزهای معنی ندارد و نباید باشد. علی گفت : ان للوالی خاصه و بطانه فیهم استئثار و تطاول

برداشت دوم - علی برای آینده بشر گفت ، می پرسید چه گفت ، در جواب می گویم ایشان جواب یک سوال بسیار مهم را که در اذهان اکثر انسان ها خلجان می کند را داد.

اما سوال مگر ما می توانیم چون علی باشیم شخصی که در زمان خلافتش دو عدد لباس بیشتر ندارد ؟! غذایش قرص نانی است ؟! با او می خواهیم در مورد مطلب سخنی بگویی شمع بیت المال را خاموش می کند و شمعی را که متعلق به خود است روشن می کند. چگونه می توان علی شد؟! یا مثل او

جواب : شما نمیتوانید چون من باشید ولی مرا یاری کنید با 1 - خویشتن داری 2 - تلاش و کوشش در این راه 3 - پاکدامنی 4 - درستکاری.

درک نمی کنم منظور امام چیست ؟ اما ابهام ها : 1 - این یاری مختص زمان آن حضرت است یا نه در هر زمانی است. 2 - خویشتن داری یعنی چه ؟ 3 - تلاش و کوشش در این راه یعنی چه؟ 4 - پاکدامنی یعنی چه؟ 5 - درستکاری یعنی چه؟ 6 - اما سوال آخر کلیت این سخنان یعنی چه؟

جوابهای که در ذهنم می آید : 1 - فرزند علی حسین (ع) در جواب مروان بن حکم - آنگاه که می گوید چرا با خلیفه رسول خدا !!!!!! حضرت یزید بن معاویه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بیعت
نمی کنی - می گوید : علی الاسلام سلاما ان بلیت الامه براع مثل یزید (او بمثل) باید با اسلام خداحافظی کرد اگر امت گرفتار حاکمی چون یزید شوند... از این سخن می توان فهمید که منظور علی خلیفه است نه فقط خودش ؛ خلیفه از آن جهت که حاکم بر مسلمان است مورد نظر است نه شخص خاص.

2 - خویشتن داری معنی آن مشخص است ابهامی ندارد؛ اما می شود شخصی در رفتار فردی شخصی پرهیزگار باشد اما در حکومت نه ، در اقتصاد نه و در ..... نه شاید منظور خویشتن داری دیگری است چه می دانم بگذریم.

3 - واژه اجتهاد که از واژه جهد می آید در زبان عربی به معنای بکار بردن منتهای حد توان است برای انجام کاری ، معنی لغوی مشخص شد اما منظور نه.. بکار بردن تلاش و کوشش آن هم حداکثر توان انسان برای چه

4 - پاکدامنی یعنی این که ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در پرونده ات ان شاء الله مفاسد اقتصادی نباشد. شاید منظور این باشد لا اقل در زمانی که در آن هستیم فکر می کنم چنین باشد ، شما چه فکر
می کنید..

5- درستکاری نمی دانم . شاید !!!!!!!!!! چه فکر می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

6 - بماند در آخر

برداشت سوم -

علی خود را چنین مورد عتاب قرار می دهد : خودم را قانع کنم به ..........

من نمی دانم منظور چیست ؟ برای فهمیدن منظور باید جواب یک سوال را داد. سوال را نمی گویم اما جواب بلکه بگویم خبر چنین است :

«ای مردان شهر !!!!!! ای شیعیان علی و فاطمه !!!!! ای عزا داران حسین !!!!!!!! و ای اندوهگینان از مصائب آل البیت و در یک کلام ای امت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) شهر کوفه در زمان خلافت علی گرسنه نداشت ، تشنه نداشت ، بی خانمان نداشت.»

ازکجا می گوئی ؛ علی (ع) خود می گوید : «ما اصبح بالکوفه احد الا ناعما ، ان ادناهم منزله لیاکل البر و یجلس فی الظل و یشرب من ماء الفرات» (الحیاه ، محمد رضا حکیمی ، محمد حکیمی و علی حکیمی ، ج 6 ، ص 112) «همگان در کوفه در تعمت بسر می برند پایین ترین آنها از لحاظ مقام و موقعیت اجتماعی نان گندم می خورد در سایه می نشیند (یعنی سایه در بالای سر اوست که متعلق بخودش هست راحت بگو خانه دارد بی خانمان و آواره و دربدر نیست) و از آب فرات می نوشد»

علی قصدش این بود که این تنعم در همه سرزمین های اسلامی حکمفرما شود اما نشد ، نه آن که نخواهد بلکه شرایط آن روز  جامعه اسلامی و مصائب و گرفتاری هایی که برای او بوجود آوردند نگذاشت چنین بشود.

حالا می شود فهمید منظور کلی علی از این که مرا یاری کنید با ... چه بوده است. یعنی این که حاکم اسلامی در تمام زمان ها و در تمام مکانها باید شرایطی فراهم کند که :

«فقر نباشد ، گرسنگی نباشد ، بی خانمانی نباشد ، تشنگی نباشد و ...»

در آخر اضافه می کنم علی آنگاه خود را شایسته عتاب و سرزنش نمی داند که فقری نباشد بلکه بخود می بالد و می گوید بعنوان خلیفه مسلمان می گوید در گوش کر تاریخ می گوید شاید که آنهایی که بعد از او می آیند بشنوند : «کوفه فقیر نداشت.»


پیش درآمد

بسم الله الرحمن الرحیم

رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی

قرآن مجید

برای شروع دوست دارم شعری را از زبان یکی از عالمان دینی بیاورم که عنوان وبلاگم را از آن گرفته ام . اما شعر :

 

           گردش چرخ نگر کز کف پیمان شکنان                            خود نرفته است برون گردش پیمان هنوز

                                                                     علامه مجاهد محمد رضا حکیمی